سازمان قدرتمند را افراد قدرتمند می سازند، از این رو کوشش برای توسعه ویژگی های فردی از طریق کسب شایستگی ها و ایجاد برند شخصی در فضای رقابتی امروز، امری غیرقابل اجتناب است. در زمینه اهمیت برند شخصی، کاتلر تحقیقی را انجام داده است که نتایج آن بر وابستگی موفقیت یک برند به توانایی و توسعه مهارت های مدیران و کارکنان تأکید دارد. وی معتقد است هرچه سازمان ها برای کسب شایستگی های کلیدی کارکنان سرمایه گذاری نمایند، به موفقیت برند خود در بازارهای رقابتی کمک می کنند. با توجه به اهمیت موضوع توسعه شایستگی ها و برتری مهارت ها در بهبود فضای کسب و کار، مصاحبه ای با خانم دکتر آذر صائمیان یکی از متخصصان و صاحب نظران این حوزه انجام دادیم.
آذر صائمیان در مقطع لیسانس در دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه تهران، در مقطع ارشد در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز و در مقطع دکتری در دانشکده حسابداری و مدیریت دانشگاه شهید بهشتی تحصیل کرده است. او سابقه ی بیش از 20 سال تدریس در دانشگاه ها و
مؤسسات تولیدی و صنعتی و 15 سال ارائه خدمات مشاوره مدیریت را در کارنامه خود دارد. همچنین تألیف بیش از 70 مقاله در مجلات ، ISI مجلات علمی- پژوهشی و مجلات تخصصی و تالیف و ترجمه سه کتاب از جمله فعالیت های پژوهشی اوست.
رساله دکتری صائمیان با عنوان طراحی و تبیین مدل توسعه برند شخصی مبتنی بر شایستگی فردی، اولین رساله دکتری با موضوع برند شخصی در ایران است. تقدم صائمیان در وارد شدن به بحث برند شخصی با دغدغه مندی و تعمقی همراه است که پس از خواندن این گفتگو بر خوانندگان آشکار می شود. دکتر آذر صائمیان در حال حاضر رئیس شورای تگذاری مجله مدیریت، عضو هیات مدیره جمعیت توسعه علمی کشور و قائم مقام دبیر کل انجمن مدیریت ایران است.
برند شخصی ایده قدرتمند، اثرگذار، روشن و مثبتی است که هر زمان دیگران به شما فکر کنند به ذهنشان خطور می کند. برند شخصی نشان دهنده ارزش ها، باورها و توانایی های افرادی است که برای ایجاد و توسعه آن چشم انداز و برنامه های اجرایی دقیق دارند. برندسازی شخصی فرآیندی است که افراد و تخصص شان را مثل برندهای تجاری علامت گذاری می کند. مفهوم برندسازی شخصی می گوید موفقیت از خود فرد به دست می آید؛ به این معنا که ذات و ماهیت یک فرد مشخص می کند که وی موفق خواهد بود یا نه. به علاوه، این فرآیند به صورت ایجاد یک دارایی که به فرد خاصی تعلق دارد نیز تعریف می شود؛ و پیکر، پوشش، ظاهر فیزیکی و زمینه های دانش را دربرمی گیرد؛ اما برندسازی شخصی، فقط به این موارد محدود نمی شود و منجر به یک احساس منحصربه فرد، به یادماندنی و ایده آل در صاحب برند می شود.
برند شخصی نشان می دهد که شما چه کسی هستید؟ چه کار می کنید؟ و چه چیز متفاوتی در شما وجود دارد؟ یا چگونه برای بازار هدف تان ارزش آفرینی می کنید. مونتویا، نویسنده کتاب برندی به نام شما و پدیده برندسازی شخصی می گوید: هرکسی، خواه ناخواه، دارای یک برند شخصی است. هدف باید این باشد که آن برند طوری طراحی شود که تأثیری واضح و حائز اهمیت در مورد شما و کارتان ایجاد کند، چه شما کارآفرین یا صاحب کسب و کاری کوچک باشید چه مدیرعامل یک شرکت بزرگ، برند شخصی زمانی معتبر می باشد که شما در رفتارهایتان وحدت رویه داشته باشید. داشن چشم انداز شخصی، دانش، مهارت، قدرت یادگیری، تفکر، اعتماد و علاقه مساوی با دارا بودن برند شخصی می باشد.
اجازه دهید در اینجا به این نکته بپردازم که وایت برای اولین بار در سال 1959 واژه شایستگی » را برای توصیف ویژگی های شخصیت مرتبط با عملکرد برتر و انگیزه بالا معرفی کرد. وی تأکید داشت که ویژگی های شخصیتی فرد شامل کلیه ارزش ها و باورهایی می شود که در رفتار فرد نمایان می شود. وی همچنین به داشن انگیزه شخصی برای پیشرفت تأکید داشت و معتقد بود که بدون انگیزه بالا نمی توان عملکرد مطلوب داشت. این تحقیقات همچنان ادامه داشت تا در دهه 1960 رویکرد شایستگی به صورت رسمی در دانشگاه هاروارد مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفت.
دانشگاه هاروارد در تبیین مؤلفه های اثرگذار بر شایستگی نقش اصلی را داشت. تام پیرز نیز از جمله افرادی بود که در حوزه برند شخصی مطالعات و تحقیقات گسترده ای انجام داد. اصطلاح برند شخصی اولین بار در یک مقاله در سال 1997 توسط تام پیرز استفاده و مطرح شد.
اجازه دهید ابتدا هر کدام از این دو واژه را تعریف کنیم و سپس از تفاوت هایشان سخن بگوییم.
برند محصول: این برند، جهت افزایش درک مشریان از ویژگی ها، تمایزات و برتری های موجود در کالا و محصولات مورد استفاده قرار می گیرد. این برند طیف گسترده ای از نیاز مشتری تا قلمرو محصول، کیفیت و بسته بندی محصول و… را شامل می شود.
برند شخصی: به این برند، ایندیویژوال برند نیز گفته می شود. این برند بر اساس ویژگی ها و مهارت های شخصیتی، فرهنگی، تخصصی و اجتماعی شکل می گیرد و با برنامه ریزی مشخص و مدون، فرآیند رشد و ارتقای جایگاه فرد را در جهت دستیابی به فرصت های جدید تقویت
می نماید.
با مطالعه ویژگی های هرکدام از دو برند محصول و برند شخصی می توان به تفاوت ها، تمایزات و همچنین وجوه اشتراک آن ها دست یافت. در برند محصول، مشتری توجه خود را به کالا و ویژگی های آن معطوف می نماید و خیلی به سایر موضوعات قبل از فرآیند تولید محصول حساس نیست. در حالی که در برند شخصی این حساسیت مستمر و فراگیر است. برند محصول حاصل کارکرد مجموعه سیستم ها، منابع انسانی، منابع مالی، فناوری ها و امکانات در قالب یک شرکت است؛ در حالی که برند شخصی حاصل تلاش ها و سخت کوشی های خود فرد است. لذا در برند شخصی توسعه و گسترش شایستگی ها بسیار مهم است. من همواره گفته ام که یادمان باشد که بهترین و باکیفیت ترین محصولات، حاصل تلاش های بهترین افراد است. پس همه انواع برند زاییده تفکر، اندیشه و عملکرد افراد صاحب نظر و خبره می باشد.
افراد برای داشتن برند شخصی مطلوب باید ویژگی های مختلفی را از طریق کسب دانش، مهارت و تجربه بیاموزند و آن ها را به کار گیرند. بدون مهارت های حرفه ای، انسانی و ادراکی افراد نمی توانند حوزه برند شخصی خود را توسعه دهند. در این زمینه حداقل سه مؤلفه اساسی باید مد نظر باشد که عبارت اند از:
1- مؤلفه های فرهنگی.
2- مؤلفه های اجتماعی.
3- مؤلفه های تخصصی.
بدیهی است هرکدام از این سه مؤلفه خود به مجموعه های کوچک تری تقسیم می شوند که بدین ترتیب موضوع اثرگذاری آن ها بر توسعه برند شخصی طیف گسترده ای را دربرخواهد گرفت. با توجه به مطالعات و تحقیقات انجام شده، مؤلفه های سه گانه فوق را برای برند شخصی در رساله دکتری خودم به شکل 1 ارائه نمودم.
مؤلفه های اثرگذار بر برند شخصی عمدتاً از سه حوزه دانش، مهارت و نگرش سرچشمه می گیرد که این سه به عنوان شایستگی ها نیز مطرح می باشند. از سویی دیگر مجموعه این شایستگی ها ریشه در بنیان های فرهنگی دارند که می تواند تأثیرات مثبتی در ایجاد و توسعه برند شخصی داشته باشد. در زمینه فرهنگ، موضوعاتی نظیر ارزش ها، باورها، انگیزش، سبک زندگی، ویژگی های شخصیتی و رویه های اثرگذاری و تأثیرپذیری مورد بررسی قرار می گیرد.
برای مؤلفه های اجتماعی با توجه به گستردگی آن ها می توان عوامل بی شماری را معرفی كرد كه هر یک به نحوی بر رفتار و شخصیت افراد تأثیر می گذارد. این عوامل اصلی و عمده عبارت اند از: اوضاع اقلیمی، موقعیت جغرافیایی، مذهب، نظام حاكم بر جامعه )در سطح خرد و كلان( عوامل تاریخی، قوانین و مقررات، مداخلات خارجی و داخلی و عواملی از این دست که در ایجاد و تقویت یا توسعه فرهنگی و اجتماعی افراد مؤثر می باشند.
از سوی دیگر بدون مهارت های تخصصی، افراد نمی توانند برند شخصی سطح بالایی داشته باشند؛ به عبارت دیگر دارا بودن دانش و مهارت تخصصی در حرفه شخصی از اامات برند شخصی می باشد. در این زمینه موضوعاتی مانند یادگیری سازمانی، توسعه دیگران، تصمیم گیری و تصمیم سازی، رهبری، ارتباطات اثربخش، بصیرت و موضوعاتی از این دست قرار دارند که وجه تمایز افراد را تعیین می کند.
همچنین شبکه سازی یکی از ابزارهای مهم و حیاتی تلقی می شود. طبیعتاً موفق ترین روابط حاصل تعامات کوچک هستند. شبکه سازی تنها در مورد ایجاد ارتباط نیست، بلکه حفظ و توسعه این ارتباطات است. قسمتی از برند شخصی، عمل کردن به وعده برند است. وعده های برند به شما کمک می کنند که کارهای خود را بر اساس تعهدی که به دیگران دارید انجام دهید. نکته دیگر این که در برند سازی شخصی باید از آموزه های دینی و فرهنگی خود کمک گرفت و آن ها را با الگوهای متناسب علمی وفق داد.
به نکته خوبی اشاره فرمودید. بیشر مواقع از من می پرسند آیا ایجاد برند شخصی در کوتاه مدت و با اهداف تعیین شده امکان پذیر است؟ اجازه دهید اامات ایجاد برند شخصی را حضورتان مطرح کنم. برخی از اصلی ترین این اامات عبار تاند از:
برای ساخت برند شخصی باید به صورت گام به گام قدم برداشت. برای این کار ضمن ساختن و توسعه مهارت های فردی باید توان شخصی را در به کارگیری شبکه ارتباطی نیز توسعه داد؛ به طوری که با ایجاد یک ارتباط قدرتمند از طریق رسانه ها و اینترنت بتوان در توسعه برند شخصی به صورت حرفه ای وارد شد. همچنین داشتن مهارت های موفقیت در کار شامل سخت افزار – نرم افزار و مهارت کار با شبکه های اجتماعی و از همه مهم تر داشن تخصص لازم روی یک موضوع و تسلط بر آن در محیط کار موجب ایجاد ارزش برای ارائه کمک های بیشتر به متقاضیان خدمات و محصولات به صورت قدرتمند و سطح بالا می گردد.
اجازه دهید نظر خودم را در مورد شهرت و برند شخصی بگویم. این دو بسیار با هم متفاوت هستند. شما ممکن است با افرادی مواجه شوید که به اندازه کافی شهرت دارند ولی خوش نام نیستند. شهرت دارند و مشهورند ولی تخصص لازم را ندارند؛ به عبارت دیگر شهرت آنان ناشی از عوامل و موقعیت هایی است که در آن قرار دارند و اگر آنان را از آن پست و مقام یا موقعیت خارج کنند هیچ نقطه قوتی ندارند که بتوانند با آن خود را مطرح کنند. پس شهرت با برند شخصی بسیار تفاوت دارد. در برند شخصی فرد تمایز و برتری تخصصی دارد. خوش نام است، صداقت دارد و قابل اعتماد است، پوینده است و برای حل مسئله کمک می کند. درحالی که در شهرت وماً این ویژگی ها وجود ندارد.
به نظرم آسیب شناسی برند شخصی در ایران از چند بعد قابل بررسی است. این ابعاد عبارت اند از: بعد اجتماعی، بعد اقتصادی، بعد فرهنگی – هنری، بعد مدیریتی و…که در قالب دو رویکرد تخصصی و عمومی قابل بحث می باشد. واقعیت این است افرادی که تمایل دارند در حوزه های یادشده صاحب برند شخصی باشند کمر به شایستگی های اساسی برای خلق و توسعه برند شخصی آگاهی دارند و بیشتر بر اساس غرایز طبیعی خود عمل می کنند. از سوی دیگر فرآیند ایجاد برند یک فرآیند بلندمدت و زمان بر می باشد در حالی که اکر افراد می خواهند یک شبه ره صدساله را بپیمایند و اصولاً وقت زیادی را به فراگیری این مهم اختصاص نمی دهند.
موضوع دیگر این است که در برند شخصی انسجام و یکپارچگی بسیار مهم است و یکی از تأکیدات در این حوزه تعیین قلمرو مخاطبان و تمرکز روی موضوع برند شخصی است؛ به عبارت دیگر جایگاه برند شخصی باید معلوم و مشخص باشد. اجازه دهید مثالی بزنم وقتی در ایران یک چهره ورزشی وارد حوزه ت می شود به این دلیل که مثلاً این فرد چهره ای محبوب است مورد استقبال قرار می گیرد. ولی واقعیت این است که وی برای انجام فعالیت های تخصصی در این رشته اصلاً شایستگی لازم را ندارد. این یکی از آسیب های مهم برند شخصی در ایران است که وقتی فرد در یک قلمرو موفق می شود، می خواهد در قلمرو دیگری که در آن تخصص ندارد هم ورود پیدا کند. مشکل جدی اینجاست که از اعتماد عمومی در این زمینه سوء استفاده می شود.
یکی از انتقاداتی که می توان به طور جدی مطرح کرد این است که برخی تصور می کنند برای جای گرفتن در اذهان عمومی باید به ظاهر خود توجه بیشتری کنند و دائماً به عناوین مختلف خود را در صدر اخبار قرار دهند. البته داشتن پوشش مناسب به هیچ وجه منظور ما نیست بلکه آن چیزی که به عنوان آسیب مطرح می شود استفاده از لباس هایی با طرح ها وتنوع رنگ های عجیب و غریب و نمادهای غیرمتعارف است. فراموش نکنیم برند شخصی با مسئولیت پذیری، ایجاد اعتماد و صداقت شروع می شود و با ارائه خدمات متمایز و تخصصی و مشعوف نمودن مستمر مخاطبان به اوج خود می رسد.
یکی از مؤسسات معتبری که در این حوزه بیش از دیگران تلاش کرده تا این مفهوم را در سازمان ها و در بین مدیران نهادینه نماید انجمن مدیریت ایران است. این انجمن بیش از 60 سال در ارائه خدمات مدیریت به سازمان های دولتی و خصوصی سابقه دارد و همچنین 11 سال است که دارای رتبه ممتاز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در بین انجمن های علمی کشور می باشد. تاکنون مقالات، سمینارها و سخنرانی هایی در حوزه برند شخصی از سوی انجمن مدیریت در تهران و شهرستان ها چاپ و برگزار شده است که با استقبال فراوان مواجه گردیده است. به جرأت می توان انجمن مدیریت را یکی از مؤسسات پیرو در اشاعه این دانش در کشور دانست.
بله. عنوان کتاب برندینگ شخصی آنلاین است که با همکاری آقای دکتر جواد فقیهی پور و با حمایت علمی انجمن مدیریت ایران در اردیبهشت 1395 چاپ و منتشر گردید. این کتاب در 8 فصل به موضوعاتی نظیر مفاهیم برندسازی شخصی آنلاین، شهرت آنلاین، ارتباطات و شبکه سازی، شبکه های اجتماعی، گوگل، سئوی شخصی، و بسایت شخصی و بلاگری می پردازد. هدف از تألیف کتاب، توسعه روابط با استفاده از تکنولوژی های نوین به منظور تقویت برند شخصی می باشد. در این زمینه توانایی و مهارت کار با ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری باید به عنوان یک مهارت پایه برای افراد تلقی شود. یکی از راه های توسعه فردی، داشتن برند شخصی است که به شما، کارتان و ارتباطات تان، مزیت و برتری می بخشد. برندینگ شخصی آنلاین ایجاد و توسعه برند در فضای مجازی است که نشان می دهد شما چه کسی هستید، چه کار می کنید و چه چیز متفاوتی در شما وجود دارد و چگونه برای بازار هدف تان ارزش آفرینی می کنید.
با توجه به گسرش و توسعه شبکه های اجتماعی از یک سو و علاقه مندی بیشتر افراد به کسب و توسعه برند شخصی از سوی دیگر، در سال های آینده شاهد گسترش بیشتر آن نزد افراد متخصص خواهیم بود. همچنین با توجه به این که در سال های اخیر امکان جذب و مشارکت افراد صاحب برند با تخصص های ویژه در پروژه های بزرگ میسر و ممکن گردیده است این انتظار وجود دارد که سهم قابل توجهی از برنامه های اجرایی سازمان ها به افراد صاحب برند محول گردد.
نکته دیگری که لازم می دانم به آن اشاره نمایم این است که سازمان های بزرگ و پیرو برنامه های شایستگی مدیران و کارشناسان را چند سالی است که در دستور کار دارند و منابع مالی و سرمایه های انسانی خود را برای پیشبرد این برنامه ها بسیج نموده اند. این سازمان ها اعتقاد دارند که افراد متخصص با مهارت و تسلط لازم برای انجام فعالیت ها بسیار بهتر می توانند نام شرکت و سازمان آن ها و یا محصولات شان را پشتیبانی نمایند. به همین دلیل سرمایه گذاری بر روی افرادی که ظرفیت و پتانسیل لازم برای برند شدن را دارند مدتی است که در این
شرکت ها شروع شده است. با توجه به این موارد می توان امیدوار بود که در جذب و استخدام نیز به مقوله ی داشن برند شخصی و تخصصی نیز توجه بیشری شود. یکی دیگر از سناریوهای آینده، رقابت برای جذب افراد صاحب برند در بین شرکت های بزرگ و استارتاپ ها می باشد.
برای توسعه برند شخصی باید اقدامات زیادی صورت گیرد. اصولاً ایجاد و توسعه برند شخصی، فعالیتی است که به طور مستمر می بایست ادامه داشته باشد. در اینجا چند گام اساسی برای برند شخصی را مطرح می کنم:
1( قبل از مجازی شدن، واقعی باشید: خودتان را آن گونه که هستید توصیف کنید. ویژگی های خود و بیانیه ی برند خود را تهیه کنید و آن ها را به آنچه در واقعیت هستید، نزدیک کنید.
2( معیارهای خود را بشناسید: باید تعیین کنید که وقتی، شخصی شما را در اینترنت جستجو می کند، چه معیارهایی را در مورد شما ببیند؟
3( با کارهای ساده شروع کنید: ابتدا به نام خود، یک حساب کاربری در شبکه های اجتماعی ثبت کنید و دارای هویت آنلاین شوید. بسیاری از مردم سایت های ساده و یک صفحه ای ایجاد می کنند که شکل مجازی رزومه است و شامل اطلاعات تماس شخص می باشد. این سایت ها اطلاعات خوبی در اختیار جویندگان می گذارند و جایگاه شما را ارتقا می دهند.
4( واقعی را با مجازی ارتباط دهید: دنیای مجازی و واقعی خود را با هم ترکیب کنید. برند آنلاین شما باید انعکاسی از برند آفلاین شما باشد و برعکس؛ تا یکدیگر را تقویت کنند. همچنین سایت ها و شبکه هایی که شما به صورت آنلاین در آن ها فعال هستید، باید همدیگر را تبلیغ کنند. برای مثال در صفحه ی لینکدین خود، اسایدهایی از یک سخنرانی قرار دهید و برنامه های سخنرانی را در وبلاگ خود تبلیغ کنید. شبکه اجتماعی و فعالیت آنلاین، ابزار مناسبی برای انجام این کار هستند.
5( توسعه ارتباطات: بعد از این که، کارهای مقدماتی را انجام دادید وقت آن است که قدم های مهم تری بردارید. ارتباطات خود را گسترده تر کنید تا حوزه های دیگر را دربرگیرد و برند شخصی شما را به دیگران بشناساند.
ازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) در حوزه خدمات درمانی، با دیگر کسب و کارها تفاوت بنیادین دارد. شاید بازاریابی درمان در ابزارهای دیجیتال چندان متفاوت نباشد اما در استراتژیهای مورد استفاده حتما باید نگرش ویژهای داشت. در این مقاله، شما با مفاهیم و کاربردهای تبلیغات در خدمات پزشکی و درمانی آشنا خواهید شد.
نخست به ضرورت این روش و راهبرد اساسی در بازاریابی درمان پرداختیم. در ادامه، ابزارها و روشهایی را معرفی کردهایم که در بازاریابی دیجیتال حوزه درمان کاربرد بیشتری خواهند داشت. برای مثال در مورد ویژگیهای یک وبسایت کلینیک درمانی، نکات مهمی را شرح دادهایم. در پایان نیز به شما کارشناسانی را معرفی کردهایم که برای انجام یک پروژه بازاریابی دیجیتال موفق، به آنها نیاز خواهید داشت.
بازاریابی دیجیتال به هرگونه فعالیت اطلاعرسانی و بازاریابی گفته میشود که از یک ابزار دیجیتال یا الکترونیکی و یا از اینترنت بهره میبرد. بازاریابی به بیان ساده یعنی برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان درست. از این روی برای دیجیتال مارکتینگ درمان، باید تمرکز خود را بر جایی بگذارید که بیماران شما بیشتر در دسترس هستند؛ یعنی اینترنت و فضای مجازی. با استفاده از بسترهای دیجیتال مانند موتورهای جستجو، رسانههای اجتماعی و وبسایتها میتوان با بیماران فعلی و آینده، ارتباط بهتر و اثربخشتری برقرار کرد.
جالب است بدانید بهطور متوسط هر ایرانی روزانه ۷ تا ۹ ساعت از وقت خود را در فضای مجازی سپری میکند! برای مدیریت آن چه برنامهای دارید؟ چه استفاده بهینهای از این فرصت میکنید؟
اینترنت سالها است که در زندگی روزمره ما حضور دارد؛ با این حال شمار کاربران آن همچنان در حال افزایش است. بر اساس تخمین مرکز آمار ایران، نسبت افرادی که در ایران از اینترنت استفاده میکنند در سه سال گذشته بیش از ۱۷% رشد داشته است. همچنین بر اساس آمار سازمان تنظیم مقررات ارتباطات، نزدیک به ۷۳ میلیون کاربر در ایران از اینترنت پرسرعت استفاده میکنند و ضریب نفوذ اینترنت به ۸۹% رسیده است. بد نیست بدانید که ۶۰ میلیون کاربر اینترنت پرسرعت همراه در کشور وجود دارد.
این آمار به خوبی نشان میدهد که چرا رفتار بیماران در چند سال گذشته تغییر کرده است. دیگر انتخاب یک پزشک یا خدمت درمانی تنها به روشهای سنتی مانند توصیه کلامی اطرافیان و یا معرفی توسط پزشکان معتمد، محدود نمیشود: بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ و اطلاعرسانی در بستر اینترنت و فضای مجازی، اکنون جایگاه ویژهای در انتخابهای بیماران پیدا کرده است. به بیان سادهتر، فضای مجازی، پل دسترسی پزشکان و مراکز درمانی به دنیای بیماران خواهد بود. از این روی باید یکی از اساسیترین فعالیتهای بازاریابی هر مرکز درمانی، کلینیک یا مطبی را دیجیتال مارکتینگ در نظر گرفت.
یکی دیگر از ویژگیهای اساسی بازاریابی دیجیتال، ارائه آمار و نتایج بهصورت لحظهای است. با اندازهگیری میزان موفقیت و اثربخشی هر کمپین اطلاعرسانی یا فعالیت تبلیغاتی در فضای مجازی، شما میتوانید استراتژیهای بازاریابی خود را بهبود دهید. برای مثال میزان ورودی بیماران به وبسایت شما از طریق یک لینک یا بنر تبلیغاتی دیجیتال، بهسادگی قابل شمارش است؛ در حالی که بهسادگی نمیتوانید میزان توجه بیماران را به یک بیلبورد یا آگهی رومه، بسنجید.
پیش از اینکه به روشها و ابزارهای بازاریابی دیجیتال در حوزه خدمات درمانی بپردازیم، باید در مورد یک راهبرد اساسی صحبت کنیم: بازاریابی درونگرا یا Inbound Marketing که به آن بازاریابی کششی یا ربایشی نیز گفته میشود.
بازاریابی درونگرا، خلاف روشهای سنتی یا همان بازاریابی برونگرا عمل میکند. در بازاریابی برونگرا، مخاطب با کمک اطلاعرسانی مستمر و بمباران تبلیغاتی، به سمت یک محصول یا خدمت مشخص سوق داده میشود. به بیان دیگر یک مرکز درمانی یا یک کلینیک، بیماران بالقوه را به سوی انتخاب یک روش درمانی مشخص هل میدهد. نمونههای بسیاری از این شیوه بازاریابی را حتما شما نیز در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام دیدهاید.
در بازاریابی برونگرا، برقراری ارتباط با بیمار و معرفی خدمت درمانی، از سوی پزشک یا مرکز درمانی آغاز میشود. در واقع شما پیام خود را بهطور ناگهانی پیش چشم مخاطب خود قرار میدهید. این درحالی است که شما نمیدانید آیا مخاطب واقعا به درمان شما نیاز دارد یا خیر؟ همچنین نمیدانید که بیمار در شرایط مناسبی برای دریافت پیام شما قرار دارد یا خیر. به همین دلیل به بازاریابی برونگرا، بازاریابی مبتنی بر وقفه هم گفته میشود چرا که در روند فعالیت بیمار در فضای مجازی، وقفه ایجاد میشود.
بازاریابی برونگرا روشی است که ما به دلایل مختلف، چندان توصیه نمیکنیم یا دست کم معتقدیم نباید استراتژی اساسی شما در بازاریابی درمان باشد. این روش ممکن است به برند پزشکی شما آسیب برساند. در برخی موارد بازاریابی برونگرا ممکن است تصویری غیراخلاقی یا سطحی از خدمت درمانی شما ارائه دهد. در نهایت اینکه اثرگذاری این شیوه، روز به روز در حال کاهش است؛ بهویژه در حوزه خدمات پزشکی و درمانی.
از سوی دیگر اما بازاریابی درونگرا راهبردی است که به دنبال جذب طبیعی و اثربخش توجه مخاطبان است. در این روش شما بهگونهای در فضای مجازی رفتار میکنید که بیماران، خودشان شما را پیدا کنند. بیماران باید مجذوب خدمت درمانی شما شوند و برای برقراری ارتباط با شما پیشگام شوند.
فرض کنید بیمار برای درمان مشکل خود در شبکههای اجتماعی یا گوگل جستوجو کند و به وبسایت یا صفحه مجازی شما برسد. سپس بیمار جذب مطالب و محتوایی شود که شما برای او آماده کردهاید. بیمار در این شرایط، سادهتر برای ارتباط با شما پیشقدم میشود چرا که احساس نمیکند کسی با ارسال پیامهای تبلیغاتی او را وادار به این کار کرده است.
روشن است که بازاریابی درونگرا بر تولید محتوای مناسب استوار است. استراتژی محتوا، شاید در حال حاضر موثرترین راهبرد بازاریابی است که میتوانید آن را بهکار بگیرید. در واقع شما یا باید توجه بیماران خود را بخرید و یا توجه آنها را جلب کنید. خریدن توجه یا بازاریابی برونگرا، به پول بیشتری نیاز دارد اما جلب توجه بیماران یا بازاریابی درونگرا، فکر و خلاقیت بیشتری میخواهد.
ابزارهای بازاریابی دیجیتال بسیار گسترده است. دیجیتال مارکتینگ در بسترها و کانالهای ارتباطی گوناگون و با روشهای متنوعی قابل انجام است. در ادامه برخی از این ابزارها که وجودشان ضروری است و در حوزه خدمات درمانی بیشتر بهکار شما خواهند آمد، معرفی شدهاند.
چه بهعنوان یک پزشک و بهصورت شخصی بخواهید در فضای مجازی حضور داشته باشید و چه بهعنوان یک کلینیک یا مرکز درمانی برای بازاریابی دیجیتال برنامهریزی کرده باشید، نخستین ابزاری که باید بهکار بگیرید، وبسایت است. یک وبسایت در واقع ویترین کامل و جامعی از فعالیتهای درمانی شما در فضای مجازی است.
اینکه وبسایت شما باید چه ویژگیهای فنی یا محتوایی داشته باشد، شامل چه بخشها و آیتمهایی باشد و در نهایت چه مقدار باید برای آن هزینه کنید، کاملا به راهبرد بازاریابی شما در فضای مجازی بستگی دارد. با توجه به اهدافی که برای وبسایت خود در نظر دارید، شیوه طراحی و مدیریت وبسایت متفاوت خواهد بود.
برای مثال، اینکه بخواهید یک وبسایت استاتیک داشته باشید تا فقط حضور شما را در فضای مجازی پشتیبانی کند و یا خلاف آن، ت شما جذب بیمار از طریق وبسایت باشد؛ به دو برنامه متفاوت در طراحی وبسایت، تولید محتوا و مدیریت وبسایت، نیاز دارد. البته نکاتی هست که در هر وبسایتی و با هر کارایی باید رعایت شود. در ادامه برخی از آنها آمده است.
امروزه بیش از ۶۰% از جستوجوهای اینترنتی با تبلتها و گوشیهای همراه انجام میشود. از این روی باید وبسایت شما برای نمایش در صفحههای کوچک تلفنهای هوشمند، مناسب باشد. برای این کار باید قالب وبسایت شما ریسپانسیو (Responsive) یا واکنشگرا طراحی شود. این ویژگی کمک میکند تا وبسایت با توجه به اندازه صفحه نمایش کاربر، خودش را تنظیم کند و در هر دستگاهی به بهترین شکل نمایش داده شود.
ریسپانسیو بودن، ویژگی بسیار ساده اما مهمی است. واکنشگرا نبودن قالب، به میزان زیادی کاربران وبسایت کلینیک یا مرکز درمانی شما را کاهش میدهد. گوگل نیز این ویژگی را در نظر میگیرد؛ در نتیجه واکنشگرا بودن به بیشتر دیده شدن وبسایت در نتایج جستوجوها کمک میکند.
بد نیست یک بار به عنوان یک بیمار و از دید مخاطب کلینیک درمانی، وبسایت خود را با گوشی تلفن همراه، زیر و رو کنید. سعی کنید نکاتی را، مانند آنچه که در ادامه فهرست شده است، بررسی نمایید. با خود بسنجید که وبسایت شما تا چه اندازه به این معیارها نزدیک است:
با کمک چنین بررسی موشکافانهای میتوانید مطمئن شوید که آیا وبسایت شما برای نمایش در گوشی تلفن همراه مناسب است یا خیر؟ همچنین میتوانید پیشبینی کنید که کدام یک از مطالب شما بازدید بیشتری خواهند داشت و کدام یک از دید بیماران دور خواهد ماند.
تمام اطلاعات مهم شما باید در دسترس باشد. شماره تلفن، نشانی و لینک شبکههای اجتماعی خود را جلوی چشم مخاطب بگذارید. اگر بیمار مجبور باشد برای تماس با شما بهدنبال این اطلاعات بگردد، شاید از تماس با شما پشیمان شود. اطلاعات و محتوای مهم خود را حتما در صفحه اصلی به ترتیب اهمیت بگنجانید و همواره آنها را بهروز کنید.
دو نکته بسیار مهم در این زمینه وجود دارد. نخست اینکه تا جای ممکن از تصاویر کپی و استوک (دست دوم) استفاده نکنید؛ بهویژه برای نمایش خدمات درمانی و تجهیزات پزشکی. این کار بر ناخودآگاه بیماران اثر منفی خواهد گذاشت. حتما از دستگاههای پزشکی خودتان و از فرایند درمانی که خودتان در حال انجام هستید، تصاویر با کیفیت تهیه کنید. این کار به جلب اعتماد بیشتر بیماران کمک بسیاری خواهد کرد.
دوم اینکه ابعاد و حجم تصاویر را بهینه کنید. برای این کار باید با کمک نرمافزارها و وبسایتهای کاربردی حجم تصاویر را بدون کاهش چشمگیر کیفیت، کم کنید. این کار کمک میکند که وبسایت شما سریعتر نمایش داده شود. در دوران سرعت و انفجار دادهها، کمتر کسی حاضر است بیش از چند ثانیه منتظر بماند تا یک وبسایت در مرورگر او بالا بیاید. فراموش نکنید که بیماران این روزها کمحوصله و عجول شدهاند!
اگر شما تعداد بازدید صفحات داخلی وبسایت خود را بررسی و تحلیل کنید، متوجه خواهید شد که صفحه درباره ما” یکی از پربازدیدترین صفحات است؛ بازدیدکنندگان این صفحه را کلیک میکنند چرا که میخواهند بدانند شما چه اهداف، تخصص و عملکردی دارید.
بیماران در پی یافتن دلیلی هستند تا از خدمات درمانی شما استفاده کنند. باید از این موقعیت نهایت استفاده را ببرید. برای آنها بیان کنید که چگونه میتوانید نیاز آنها را برطرف سازید. یک صفحه درباره ما» باید به مخاطبان نشان دهد که شما چه برند درمانی هستید؛ فعالیت شما در چه بخشهایی متمرکز است و اینکه چرا آنها به شما نیاز دارند، نه دیگر همکارانتان! راهبرد تجویزی که در ادامه آمده است به شما در تهیه مطالب یک صفحه درباره ما” مناسب، کمک میکند.
۱. برای بیماران، نه برای شما: متاسفانه بعضی از وبسایتهای پزشکی این صفحه را پر از مطالب و محتوایی میکنند که حوصله مخاطبان را سر میبرد؛ بدون اینکه بیماران به چیزی که دنبالش بودهاند، برسند. بهترین صفحه درباره ما» باید خیلی روشن و کوتاه بیان کند که چگونه خدمات درمانی شما میتواند نیاز بیماران را برطرف سازد. مهمترین مزیت طبابت و روشهای درمانی شما باید در این صفحه بیاید.
۲. داستان شما: احساس، یکی از اثرگذارترین فاکتورها هنگام انتخاب و استفاده از یک خدمت درمانی است. با بازگو کردن اینکه شما چرا به درمان مشغول هستید و به تخصص خود علاقه دارید، یک حس اعتماد میان شما و بیماران ایجاد میکنید. داستان منحصر به فرد برند درمانی، چیزی است که شخص شما یا مرکز درمانی شما را از دیگر همکاران متمایز میسازد.
۳. اطلاعات و فرم تماس: پس از اینکه اعتماد بیماران را جلب کردید و به آنها نشان دادید که در کار خود بهترین هستید، وقت آن است که آنها با شما تماس بگیرند. هیچگاه نگذارید که کاربر برای فرم تماس یا اطلاعات تماس به یک صفحه دیگر برود زیرا این ریسک وجود دارد که بیمار دیگر با شما تماس نگیرد.
۴.ساده و همهفهم: در پایان توجه داشته باشید که محتوای این صفحه را هرگز تخصصی نکنید. تا حد امکان از زبان ساده برای ارتباط با بیماران بهره ببرید. تنها اینکه شما چه کاری انجام میدهید، خدمات درمانی شما را برای بیماران مهم نمیکند بلکه چرا شما به آن تخصص مشغول هستید” کلید جذب بیماران است.
هوش مصنوعی چگونه کار میکند؟
AI به رایانهها امکان یادگیری، تفکر و کاربرد منطق را میدهد. دانشمندان، پزشکان، محققان، ریاضیدانان و مهندسین با همکاری هم سعی میکنند تا دادهها را در سیستم خود وارد کرده و تحقیقات در زمینهی یادگیری ماشین را توسعه دهند. هوش مصنوعی در واقع برنامههای پیشرفتهای است که رفتارهای خاص و هوشمندانه انسان را شبیه سازی میکنند و سعی دارد در آن شرایط خاص رفتاری هوشمندانه از خود بروز دهند.
کاربرد هوش مصنوعی در پزشکی
هوش مصنوعی در پزشکی کاربردهای بسیار زیادی دارد که با توجه به محدودیت حجم مقاله به تعدادی از آن اشاره میکنیم. تکنولوژی پیشرفته هوش مصنوعی قابلیت استفاده در جراحیهای رباتیک، دستیارهای مجازی، تشخیص پزشکی، تجزیه و تحلیل تصویری، امنیت اطلاعات پزشکی، پیش بینی ریسک پزشکی، آزمایشات و موارد دیگر کمک خواهد کرد. هر چه قدر تعداد کاربردهای هوش مصنوعی در پزشکی زیادتر شود؛ اثربخشی راه حلهای مبتنی بر هوش مصنوعی نیز زیادتر خواهد شد.
۱. کمک در جراحیها
از سال ۲۰۱۵، گوگل با شرکت Ethicon در زمینه توسعه تجهیزات جراحی مبتنی بر AI همکاری میکند؛ درواقع این دو شرکت سعی دارند رباتهای جراحی تولید کنند؛ البته در حال حاضر این رباتها تنها به صورت بازوی رباتی و تحت کنترل انسان تولید شده است. دانش فنی نرم افزاری و دادههای گوگل در حال حاضر در جهت توسعه سیستمهای رباتیک، واقعیت افزوده و تصویربرداری پیشرفته و سنسورها به هوش مصنوعی در پزشکی کمک کرده است. سیستمهای رباتیک دقت جراحی را به میزان قابل توجهی افزایش میدهند تا جراحی کمتر تهاجمی، آسیب کمتر و به دور از خونریزی و زخم انجام شود.
این رباتها جراح تاکنون موفق نشدهاند بدون کمک انسان جراحی انجام دهد؛ اما در زمینههایی مانند اتوماتیک بودن کارهای روتین و معمولی در جراحی مانند برش و بخیه، تغییرات در روشهای جراحی، جمع آوری داده در هر جراحی که میتواند در روشهای آتی جراحی تغییرات مثبتی ایجاد کند، دید و تصاویر واضحتر در حین جراحی و … توانسته قدم های مثبتی بر دارند. در آینده نه چندان دور رباتها با هوش مصنوعی و تکنولوژی یادگیری ماشینی به تنهایی در اتاقهای جراحی حضور دارند و جراحیهای موفق را انجام میدهند؛ اما تا رسیدن به آن مرحله رباتها در کنار پزشکان فعالیت کرده و نتایج خوبی را به عنوان دستیار به عمل میآورند.
۲. تکنولوژی واقعیت مجازی
با استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی به وسیله هوش مصنوعی پزشکان میتوانند از راه دور با بیماران و کارکنان ارتباط برقرار کرده و بدون آنکه در آن محل حضور داشته باشند؛ مشکلات بیماران را تشخیص داده و حل کنند. این تکنولوژی به کمک هوش مصنوعی میتواند برای بیمارانی مفید باشد که در سفر یا مکانهای خاص به پزشکان دسترسی ندارند.
۳. پرستاری از راه دور
پرستاری کنار تختخواب کمکم در حال منسوخ شدن است و هوش مصنوعی در حال ارائه خدمات پزشکی و سلامتی به عنوان روش جدیدی از مراقبت و نظارت میباشد. شما ممکن است این دستیاران و پرستاران مجازی را به عنوان چت رومهای هوشمند، مبتنی بر هوش مصنوعی در کنار خود داشته باشید. این پرستاران مجازی میتوانند در زمینههایی مانند نظارت بر بیماران برای اطمینان از انجام دستورالعملهای پزشکی، بهبود کیفیت و نتایج، ارائه دستورالعملهای خاص به بیماران در حال بهبود یا پس از بهبودی، و …. فعالیت داشته باشند.
۴. تشخیص اولویت بندی درمان بیماران
علم پزشکی از طریق پیشگیری بیماری، درمانهای دقیق و مؤثر، یادگیری از دانش گذشته و ارزیابی نتایج پیشرفت میکند. معرفی سیستمهایی که پزشکان از طریق AI فعالیت دارند میتواند تا میزان زیادی به کاهش میزان مرگ و میر کمک میکنند و این کار را از طریق اولویت دادن کسانی که نیاز فوری به درمان دارند پیش می رود.
۵. تشخیص سریع شرایط اضطراری
سیستمهای مجهز به هوش مصنوعی که در محل بستری بیمارها قرار دارند؛ میتوانند شرایط اضطراری را تشخیص داده و در عرض چند دقیقه قبل از وقوع حادثهای بد پزشکان را مطلع کنند. این سیستم های مجهز به هوش مصنوعی قابلیت استفاده در خانه یا بیمارستان و در کنار بیماران بستری شده را دارند.
علاوه بر این، تشخیص بیماریها یکی دیگر از فواید و کاربردهای هوش مصنوعی در پزشکی است. الگوریتمهای هوش مصنوعی با سرعت و دقت بیشتری میتوانند به پزشکان در تشخیص بیماری کمک کنند. بیمارستان جان رادکلیف در آکسفورد انگلستان، Ultromics، یک پلت فرم تشخیصی مبتنی بر AI را توسعه داده است. آزمایشهای اولیه نشان میدهد که Ultromics در تشخیص بیماریهای قلبی بسیار خوب عمل میکند.
استفاده از هوش مصنوعی در تشخیص پزشکی باعث میشود که سرعت و دقت بیشتری در تشخیص بیماریها رخ دهد و بیماری در زمان کمتری تحت درمان قرار گیرد و نتایج حاصل از آن رضایت بخش تر میباشد. در صورتی که پزشک دور است تشخیص بیماری انجام شود؛ نتایج پاتالوژی بر اساس تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی و با سرعت بیشتری انجام شود. در روزهای تشخیصی، هزینهها کاهش مییابد و بسیاری از کاربرد های دیگر که در این قسمت تنها به چند مورد از آن اشاره کردهایم. یادگیری ماشینی در هوش مصنوعی و تشخیص بیماریها میتواند باعث زندگی مجدد تعداد زیادی از بیماران با شرایط خاص شود.
۶. دسترسی سریع به اطلاعات
هیچ زمینه به اندازه زمینههای پزشکی نیاز به دسترسی سریع اطلاعات ندارد. حفظ گزارشها، نتایج آزمایشات، نسخههای تجویزی، تصاویر ثبت شده پزشکی مثل رادیولوژی، اطلاعات بیمه و … در زمینه پزشکی بسیار اهمیت دارد. این اطلاعات باید از منابع درست به مقاصد درست فرستاده شود. این کار در زمان کمی انجام می شود. مدیریت اطلاعات در گردش در یک محیط بزرگ مانند محیط حساس پزشکی یکی از چالشهایی است که با آن رو به رو هستیم. هوش مصنوعی میتواند یک راه حل خوب برای مدیریت اطلاعات باشد. شما با استفاده از هوش مصنوعی در اتوماسیون اداری پزشکی میتوانید اسناد را بر اساس محتوا و هدف ثبت کنید؛ برنامهریزی امور مربوط به بیمار را خودکار انجام دهید؛ بر کارایی کارمندان بخش نظارت داشته باشید و اطلاعات پزشکی را در زمانهای مختلف طبقهبندی کرده و در دسترس داشته باشید.
۷. رباتهای درمانی
شادابی و مراقبت از حیوانات خانگی میتواند تأثیر مثبتی بر سلامت ما داشته باشد. این کار میتواند فشار خون را کاهش دهد، اضطراب راکم کرده و به افزایش تعامل اجتماعی شما کمک کند. رباتهای درمانی و استفاده از فناوریهای ربات اجتماعی در مراقبت از سالمندان کمک میکند تا کیفیت زندگی افراد مسنتر بهبود پیدا کند.
۸. کاهش دادن خطاهای مربوط به اشتباهات انسانی ناشی از خستگی
خطاهای انسانی در برخی موارد پر هزینه هستند و هر چه میزان خستگی افراد بیشتر شود این خطاها و خطرات ناشی از آن بیشتر رخ میدهد. یکی از جدیدترین مطالعات در این زمینه، هزینههای مالی خطاهای پزشکی انجام شده را ۱۹.۵ دلار تخمین زده است. یکی از مزایای AI این است که از خستگی و حواس پرتی جلوگیری کند؛ البته این کاربرد هنوز در مرحله توسعه و پیشرفت است. این توانایی هوش مصنوعی در پردازش دادههای بزرگ و با سرعت باورنکردنی بسیار قابل تحسین میباشد و میتواند دقت کارها را بیشتر کند.
۹. کاهش هزینههای پزشکی
پیاده سازی AI بسیار پر هزینه است، اما پس از پیاده سازی، میتواند وظایف بسیار پیچیدهای را انجام داده و هزینههای ناشی از پیاده سازی خود را در چند ماه نخست جبران کند.
۱۰. کمک در مشکلات حرکتی بیماران
تلاش برای استفاده از رباتها و تجهیزات و هوش مصنوعی در مشکلات حرکتی بیماران میتواند بسیار مؤثر باشد. مشکلاتی که پس از سکته مغزی و آسیبهای ستون فقرات باعث مشکلات حرکت آنها میشود میتواند از طریق هوش مصنوعی تا میزان زیادی حل شود.
۱۱. رادیولوژی پیشرفته
اولین اسکنر کامپیوتری (CT) در سال ۱۹۷۱ معرفی شد. اولین (MRI) از بدن انسان در سال ۱۹۷۷ صورت گرفت. در اوایل سال ۲۰۰۰، MRI قلبی، MRI بدن و تصویربرداری جنینی به طور معمول رایج شد و این روند پیشرفت در رادیولوژی هر روز بیشتر از قبل ادامه داشته است. جستجو برای الگوریتمهای جدید برای تشخیص بیماریهای خاص و همچنین تجزیه و تحلیل نتایج اسکنها به وسیله هوش مصنوعی یکی دیگر از کاربردهای هوش مصنوعی در رادیولوژی در آینده است.
هوش مصنوعی در پردازش تصاویر و رادیولوژی میتواند جان هزاران نفر را نجات دهد. شما میتوانید از این هوش برای تجزیه و تحلیل تصاویر پزشکی نیز استفاده کنید. تصویربرداری پیشرفته ۲D و ۳D اطلاعات ارزشمندی را در مورد وضعیت قلب، کبد، ریه و سایر اعضای بدن در اختیار پزشکان قرار میدهد.
۱۲. کشف دارو
برخی شرکتها با استفاده از هوش مصنوعی و تجهیزات و فناوری های موجود در این زمینه به دنبال کشف داروهای جدید برای درمانهای بهتر و سریعتر هستند. هزینه کشف هر دارو موفق به حدود ۲.۶ میلیارد دلار میرسد و به طور متوسط ۱۲ سال طول میکشد تا آن را به بازار عرضه کند. اگر AI بتواند میزان موفقیت را بهبود بخشد و سرعت فرآیند کشف مواد را بهبود بخشد، میتواند در زمینه کشف داروهای جدید بسیار کارآمد باشد.
هوش مصنوعی در حال حاضر در تشخیص بیماریها، کشف و تولید دارو، مراقبتهای از راه دور، جراحیها و … کاربرد دارد. اما این تازه شروع کار است؛ این روند صعودی هر روز بیشتر شما را شگفت زده میکند. هوش مصنوعی میتواند در زمینه پزشکی بسیار کارامد باشد و تصمیم گیریهای ما را دقیقتر و درمانها را به صورت مقرون به صرفهتری انجام دهد.
شغلی که به ان در اینده علاقه دارم پزشکی هست
پیش نوشت
یک سری چیزها توی ذهنم بود در این مورد، گفتم اینجا بنویسمشان. خودم هم خیلی بر اعتبارشان تاکید ندارم.
اصل مطلب
اطلاعات آماری دقیقی از سرانه پزشک در ایران و مقایسه آن با سایر کشورها ندارم. شاید بشود با یک جستجوی اینترتی به نتایجی هم دست پیدا کرد. اما فارغ از آن، به نظرم این تمایل زیاد در جامعه برای پزشک شدن بوی بدی میدهد.
ما جماعتی داریم که اکثرشان به خاطر علاقه به پزشکی به آن سمت نرفته اند و تصمیم آنها بر پزشک شدن به دلیل جذابیتهای دیگری مثل درآمد و موقعیت اجتماعی است. این جماعت بنظرم از دو جنبه احتمال دارد که آسیب ببینند.
از طرفی با توجه به افزایش تعداد پزشکان به نسبت سالهای گذشته آن جذابیتهای فرعی آنطور که آنها انتظار دارند” برایشان محقق نخواهد شد و آنچه که مشخص است میزان رضایت افراد را میزان انتظار آنها تعیین میکند؛ بنظر میرسد حتی اگر درآمد پزشکانِ آینده فاصله زیادی با درآمد میانگین جامعه داشته باشد، باز هم با توجه به عدم برآورده شدن انتظارات، رضایت چندانی حاصل نخواهد شد.
برای مقایسه میتوانیم درآمد پزشکانی که در دهه های ۳۰ یا ۴۰ به دنیا آمده اند را با درآمد پزشکان متولد دهه ۶۰ و ۷۰ مقایسه کنیم. تفاوتها بسیار زیاد است.
از طرف دیگر با توجه به انتخابی که توسط این جماعت صورت گرفته اکثرشان مدام در حال کار کردن” خواهند بود (رجوع شود به تعریف کار کردن در سری کار نکن!” از منوی بالای وبلاگ) و این یعنی امید به رضایت از زندگی در میان آنها باز هم پایین تر خواهد آمد.
البته در سالهای آتی جمعیت زیاد متولدین دهه ۶۰ را در سنین میانسالی و پیری خواهیم داشت که سمت تقاضای سرویسهای پزشکی را افزایش میدهند. اما باز هم با توجه به تفاوت نظام درمان ایران با کشورهای توسعه یافته، مقایسه و پیش بینی برای آینده چندان آسان نخواهد بود، همین الان هم در شهرهای بزرگ برای پزشکان متخصصِ جدید درآمدهای آن چنانی، که پزشکان نسل قدیم به سادگی کسب میکردند، دور از انتظار است.
بنظر میرسد پزشکانِ موفقِ آینده آنهایی هستند که علاوه بر مهارتهای پزشکی، مهارتهای دیگری مثل برقراری ارتباط خوب با بیمار را هم داشته باشند. چند وقت پیش از وجود مرکزی در تهران باخبر شدم که در ازای دریافت مبلغی اضافه تر به نسبت سایر مراکز، بیماران را پشت در اتاق پزشک معطل نمی کند و محیط مناسبی هم برای مراجعه کنندگان فراهم کرده است. بنظر میرسد در سالهای آتی پزشکان پُرمراجعه، خصوصا در شهرهای بزرگ، آنهایی هستند که اقداماتی مشابه انجام خواهند داد.
سمت دیگر این بازی، جامعه و سایر مردم هستند. با حرکت بخش اعظم افرادِ مستعد به سمت پزشک شدن، جامعه امکان استفاده از این افراد در سایر شغلها را از دست خواهد داد. فکر میکنم برای تولید ثروت و افزایش رشد اقتصادی وجود نیروهای خلاق و کارآفرین موهبتی است و با حرکت هرچه بیشتر این افراد به سمت پزشک شدن عملا بخشی از این پتانسیل در جای دیگری خرج خواهد شد.
بنظر میرسد این حرکت عجیب به سمت پزشک شدن همچون بسیاری دیگر از واکنشهای مردم از آنجایی ناشی میشود که افراد، در جستجوی موفقیت با معیارهای بیرونی هستند و کمتر به درون خودشان توجه میکنند.
میزان رضایت هر فرد بیش از هر چیز وابسته به فعالیت در زمینه ای است که قلبا به آن علاقه دارد، در چنین فعالیتی فرد گذشت زمان را احساس نخواهد کرد. زندگی همین تک تک لحظاتی است که در حال سپری شدن است، پس بهتر است تک تکشان را زندگی” کنیم.
این مطلب از سایت امین ارامش بوده است
یکی از کتابهایی که تازه خوانده ام و توصیه به خواندن آن می کنم ((اثر مرکب)) نوشته دارن هاردی و ترجمه: لطیف احمدپور و میلاد حیدری است که در سال ۱۳۹۳ در انتشارات شریف چاپ و منتشر شده است.
کتاب ۲۴۰ صفحه است و بدون مقدمات و حواشی، کمتر از ۱۵۰ صفحه می باشد، ترجمه آن بسیار روان و خواندنی و متن آن نیز سرشار از مثال و داستانهایی است که فهم کتاب را آسان تر می سازد، گرچه نویسنده کتاب، فردی آمریکایی است و بعضا اصول و ارزشها و راهکارهای ارائه شده، مبتنی و وفق فرهنگ ایرانی – اسلامی ما نیست، اما در عین حال در جای جای این کتاب شما با اصولی برخورد می کنید که هم عقلانی است، هم منطقی، هم تجربی، هم کاربردی و هم منطبق بر احادیث و آیات و روایات اسلامی و فرهنگ کار و تلاش ایرانی.
((اثر مرکب)) گرچه دارای بنیان مشترک با اکثر سخنرانی ها و کتاب های موفقیت است که بر تلاش، امید، تغییر و قدرت درون انسان تاکید دارند، اما اثرگذاری و تحولی که می تواند در خواننده ایجاد کند و زاویه نگاه جدید و همچنین پیشنهادات کاربردی، عملیاتی، جالب توجه و اثرگذاری که مطرح می نماید، موجب می گردد خواننده را از ابتدا تا انتها با خود همراه کند.
تم کلی کتاب ((اثر مرکب)) و مضمون و هدف گذاری آن نیز به نحوی است که مدیر، کارمند، مرد، زن، پیر، جوان و هر مخاطبی در هر قشر و سن و شغل و حرفه ای بتواند به فراخورش نیازش از آن بهره مند شود و برای موفقیت و تداوم موفقیت به آن نیازمند باشد. تا آنجا که نویسنده در دیباچه کتاب ادعایی بزرگ می کند و می گوید: ((مهم نیست چه چیزی یاد می گیرید یا از چه استراتژی و تاکتیکی استفاده می کنید، موفقیت در نتیجه اثر مرکب به دست می آید)).
….
اثر مرکب نوشته دارن هاردی نویسنده و سخنران محبوب و موفق آمریکایی است که هم ناشر و دبیرتحریریه مجله موفقیت در آمریکاست و با صدها فرد و کارآفرین موفق آمریکایی گفتگو کرده و هم با راه اندازی شبکه های تلویزیونی در زمینه موفقیت و اثرگذاری فراوان در این حوزه و راه اندازی شرکتها و مجموعه های مختلف و مشاوره به مجموعه های متعدد توانسته به عنوان یکی از کارآفرینان مطرح و موفق در سطح دنیا به شمار رود. این کتاب با تاییدیه نویسندگان و نخبگان بزرگ خارجی، با نوشتاری از آنتونی رابینز و با مقدمه دوست خوبم مهندس ((محمد مهدی ربانی)) که کتاب را از همو هدیه گرفتم، آغاز می شود و در ۶ فصل در پی آغاز جهشی در زندگی موفقیت و درآمد شماست.
در ادامه ۱۰ درس از این کتاب را به صورت خلاصه اشاره می کنم که برداشت آزاد خواننده از کتاب است و تاکید می کنم این نکات خواننده را از خوانش این اثر مرکب بی نیاز نخواهد کرد:
۱ – سکه جادویی یک سنتی
اثر مرکب اصل به دست آوردن پاداش های بزرگ از طریق مجموعه ای از انتخاب های کوچک و هوشمندانه است. یعنی شما با قدم هایی کوچک که خیلی به چشم نمی آیند، به نتایج بزرگی دست پیدا کنید. این اصل کلی مبتنی بر فرمول ذیل است:
انتخاب های کوچک و هوشمندانه + پایداری و ثبات قدم + زمان = ایجاد تفاوت های بنیادین
مثال خواندنی اثر مرکب را در سکه جادویی می توانیم مشاهده کنیم. اگر بین ۳ میلیون دلار پول نقد یا ۱ سکه ۱ سنتی که در ۳۱ روز آینده هر روز ارزشش دو برابر شود، حق انتخاب بگذاریم، فکر می کنم اکثر مردم همان ۳ میلیون دلار نقد را انتخاب کنند! اما در واقع پیشنهاد دوم بهتر است. در روز پنجم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم تنها ۱۶ سنت! در روز بیستم انتخاب اول همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم ۵۲۳۴ دلار! اما جادوی اثر مرکب آنجاست که در روز سی و یکم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار مانده است و انتخاب دوم ۱۰٫۷۳۴٫۱۸۰ دلار می شود یعنی بیش از سه برابر انتخاب اول!
این است جادوی اثر مرکب! گرچه مسیر دوم زمان بر تر است و پایداری می خواهد اما نتیجه اش به ثروت و موفقیت بیشتری منتهی می شود.
۲ – اثر موجی
در کنار اثر مرکب باید به اثر موجی هم توجه کنیم. ما باید بدانیم چه اعمال و افعال مثبت و چه منفی ما اگر تداوم پیدا کند و تکرار شود، غیر از تاثیر خود، اثر موجی نیز به دنبال دارد و آثار و نتایج ناخواسته و غیر منتظره ای را در پی خواهد داشت.
مثال ما یک فرد است که به شیرینی پختن علاقه پیدا کرده است و هرشب شیرینی می پزد و می خورد، او کم کم چربی و قند خونش بالا می رود، به علت زیاد خوردن شبانه، شبها دیرتر می خوابد، صبح ها دیرتر از خواب برمیخیزد، کسل و خسته به سر کار می رود با مدیر و همکارانش جر و بحث می کند، بهره وری اش پایین می رود و توبیخ می شود، اینها در محیط خانه و خانواده اش نیز تاثیر می گذارد، رابطه اش با همسر و فرزندانش خدشه دار می شود، اضافه وزن پیدا می کند و اعتماد به نفسش کم می شود، کم کم هم در محیط کار درآمدش کم می شود و هم در خانه و خانواده و دوستان با مشکل مواجه می شود و….
گرچه این مثال کمی اغراق آمیز به نظر می رسد، اما این واقعیتی است که حتی اعمال و افعال کوچک ما در صورت تکرار می تواند غیر از تاثیر گذاری خود، آثار منفی زیادی برجای گذارد، گرچه مثال عکس این موضوع نیز صادق است و افعال و اعمال خوب می تواند اثر موجی مثبت بر جای گذارد.
۳ – موفقیت مایکروویوی به دست نمی آید!
اگر به اثر مرکب و اثر موجی معتقد شویم و بدانیم که موفقیت در سایه سخت کوشی، نظم و عادت های خوب به دست می آید، متوجه خواهیم شد که نباید در انتظار کسب نتایج آنی باشیم. تفکر مایکروویوی و فست فودی در مورد موفقیت هرگز وجود ندارد! ما باید برای همیشه این نوع تفکر و شیوه موفقیت بخت آزمایی را رها کنیم و بدانیم اگر هم داستانهایی مطرح می شود که یک فکر یک شبه میلیاردر شده یا در یک قرعه کشی برنده شده است، درباره سکه دیگر آن یعنی میلیونها نفری که در قرعه کشی ها شرکت کرده اند و بازنده شده اند، صحبتی نمی شود!
ما باید به این حقیقت و باور برسیم که موفقیت عمدتا از طریق انجام پیوسته کارهای معمولی، غیر جذاب، غیر مهیج و بعضا نظم و ترتیب های سخت روزانه به دست می آیند. و اگر هم موفقیتی یک شبه به دست آید، عمدتا یک شبه هم از دست خواهد رفت و دوام و عمقی نخواهد داشت.
۴ – نیش پشه ها
انتخاب ها ریشه دستاوردهای ماست. ما در طول زندگی خود یا انتخاب هایی کرده ایم که به نتیجه ای رسیده ایم یا فکر می کنیم انتخابی نکرده ایم لیکن در واقع انتخاب کرده ایم که دریافت کننده منفعلی باشیم از هر چیزی که سر راه مان قرار گرفته است!
باید توجه کنیم که هر انتخاب یا عدم انتخاب ما در زندگی مان اثر فزاینده دارد و بزرگترین مسئله ما این نیست که از روی عمد انتخاب های بد می کنیم، بلکه موضوع اینجاست که ما در هنگام انتخاب، به آنها توجه نمی کنیم و در اکثر مواقع حتی از انتخاب کردن مسیرمان آگاه نیستیم!
خیلی اوقات نوع شخصیت، فرهنگ، تربیت، دوستان و محیط ما را به سمت انتخاب های اشتباهی که حتی متوجه نشده ایم چگونه شکل گرفته اند، هدایت می کند و این واقعیت است که باعث شده ما با مجموعه ای از انتخاب های احمقانه و بدون هیچ دلیل مشخصی خودمان را دچار عواقب ناخواسته مثل ورشکستگی، طلاق و… قرار می دهیم.
فیل ها هیچ موقع ما را گاز نمی گیرند! این پشه ها هستند که ما را نیش می زنند! پس به این واقعیت برسیم که چیزهای بسیار کوچک ممکن است تمام زندگی، حرفه و آبروی ما را از بین ببرند.
۵ – فرمول خوش شانسی
خورشید شانس همواره در آسمان می درخشد و هر کس باید بجای رفتن زیر سایه به آسمان نگاه کند و بگذارد پرتوی از شانس بر او بتابد.
ما اگر حداقل امکانات را داریم باید بدانیم خوش شانس هستیم و همواره در معرض شانس ها. فرمول شانس اینگونه است:
شانس= آمادگی + نگرش + فرصت + اقدام
و بر اساس این فرمول است که هر کسی در زندگی می تواند خوش شانس باشد.اگر آمادگی داشته باشیم یعنی بهبود مهارتها، آماده سازی مداوم خودمان، دانش، تخصص، ارتباطات پس گام اول خوش شانسی را داریم و می توانیم از امکانات بهره برداری کنیم. اگر ما نگرش صحیح داشته باشیم یعنی موقعیت ها را بسنجیم و شرایط را درک کنیم این گام دوم خوش شانسی ماست. اگر در هر زمان از فرصت ها استفاده کنیم و فرصتها را بشناسیم و بهره برداری کنیم و در زمان لازم اقدام نماییم این خود شانس و این ۴ گام است که همه ما را خوش شانس می کند!
۶ – اعتیاد به عادتهای خوب و بد
از نکات مهم در موفقیت پرورش عادات خوب و پیوستگی در انجام عادات خوب و ثبات قدم در انجام عادات خوب است. انسان موفق در واقع باید معتاد به موفقیت شود و این اعتیاد مثبت است که می تواند او را از دیگران متمایز کند.
مطالعات روانشناسی نشان داده اند که ۹۵ درصد از هر چیزی که احساس می کنیم، فکر می کنیم و انجام می دهیم در نتیجه یک عادت یادگرفته شده است. عادت ها کمک می کنند ما بدون فکر کردن کارهای روزمره مان را چه خوب و چه بد انجام دهیم.
شاید خیلی از ما فکر می کنیم می توانیم یا توانسته ایم عادات بد خودمان را در کنترل خود در آوریم ولی اشتباه می کنیم! وقتی بررسی کنیم چقدر از وقت روزانه مان را به بطالت گذرانده ایم، تلویزیون دیده ایم، اخبار بدرد نخور شنیده ایم، نوشابه خورده ایم، کالری زیاد کرده ایم و ورزش نکرده ایم و… آن وقت متوجه می شویم چه عاداتی داریم که از آنها خبر نداریم!
باید بدانیم آرزوها، دلبستگی، علایق و حتی ظاهر ما مهم نیست، مهم این است که در طول ۲۴ ساعت و در طول ۷ روز هفته به چه سبکی زندگی می کنیم تا بفهمیم عادات خوب و بد ما چگونه است؟
ما همه اعتیاد به عادات مان داریم و این عادات خوب و بد تمام زندگی ما را فراگرفته اند.
برای دوری از عادات بد چند کار باید انجام دهیم. نقطه آغاز، شناخت عادات بد است اول باید بدانیم چه عاداتی بد است و ما را از اهداف و آرمانهای مان دور می کند. بعد از آن شناخت محرک هاست. باید درک کنیم که یک عادت بد در چه زمانی ایجاد می شود و در چه زمانی تحریک می شود. مرحله بعد، پاک سازی محرک هاست یعنی اصل محرکها و مشکلات را از زندگی و اعمال روزانه مان بزداییم. نوشابه نخریم؛روغن نخریم، تلویزیون مشاهده نکنیم، فیس بوک نرویم، شبکه های اجتماعی نرویم و… تا عادات بد مان کم شود. گرچه هرگز نمی توانیم تمام عادات بد را دفعتا و کلا از زندگی مان حذف کنیم! مرحله بعد این است که به جای محرک های بد، جانشین ها و عادات خوب را جایگزین کنیم و خلق کنیم مثلا اگر بعد از غذا باید چیز شیرین بخوریم به جای بستنی انجیر خشک بخوریم و…
سبک زندگی، محیط اطراف و زمان بندی زندگی ما باید بگونه ای باشد که عادات خوب بتوانند متبلور شوند . در کنار این موضوع می توانیم از همراه و ناظر تشویق کننده بهره بگیریم و حتی بعد از ترک عادات بد و ایجاد عادات خوب به خودمان جایزه بدهیم.
در این میان باید بدانیم که صبر و حوصله در این جایگزینی موضوعی حیاتی است و برای حذف عادتی مثلا ۲۰ ساله و ایجاد عادتی جدید نیاز به توانایی، همت و پشتکار و صبری مثال زدنی است.
۷ – تکانش
قانون اول نیوتن (اینرسی) می گوید اجسام ساکن تمایل به س دارند مگر این که نیرویی خارجی بر آنها اعمال شود و اجسام متحرک نیز تمایل به حرکت دارند. وقتی اثر مرکب، اثر موجی و تبدیل عادات بد به عادات خوب در زندگی ما آغاز شود، این نقطه حرکت است و شروع است. یعنی چرخ و فلک دستی با هر مشقتی راه افتاده است و تکانش ایجاد شده است!
با ایجاد تکانش ما دیگر جسم ساکن نیستیم و تمایل به حرکت داریم و فیزیک و طبیعت هم به ما کمک می کنند تا بیشتر و بیشتر حرکت کنیم و آسان تر و روان تر به هدف نزدیک شویم. برای شکستن اینرسی انرژی زیادی لازم است ولی وقتی به تکانش مناسب برسیم، دیگر شکست ناپذیر خواهیم شد و خیلی سخت متوقف می شویم.
۸ – ریتم زندگی و ثبات قدم
دانستیم که برای تغییر، ایجاد عادات و رفتار خوب و ایجاد تکانش لازم است، اما این تکانش باید با ریتم منظم و دائمی و ثبات قدم همراه باشد. حرکت های افراطی و تفریطی، موضع های عجله ای و جوگیر شدن و عدم ریتم مناسب موجب خواهد شد که ثبات قدم نداشته باشیم و تکانش ما با لرزه های فراوان و یا حتی س و سکوت مواجه شود…. واقعیت رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود اینجا نمودار می گردد و باید بدانیم هیچ چیز مثل عدم ثبات قدم و نداشتن ریتم مناسب در تغییر، نمی تواند تکانش را با مشکل مواجه کند! اگر قصد ورزش داریم یا می خواهیم در کلاس زبان شرکت کنیم این که بگوییم یک باره ۵ روز در هفته و روزی ۲ ساعت به کلاس می روم شاید کمتر از ۳ ماه بتواند دوام بیاورد ولی این که بگوییم هفته ای ۲ روز و روزی ۱ ساعت تمرین ورزش می کنیم شاید ۱۰ سال امکان تداوم داشته باشد!
۹ – ما انسانهای متاثر
حال که دانستیم اثر مرکب چیست و اثر موجی چه بر ما می آورد و عادات خوب و بد چگونه زندگی ما را ایجاد می کنند و ریتم زندگی چه تاثیری بر همه اینها دارد، لازم است این نکته را نیز بدانیم که برای تغییر و اصلاح و ایجاد اثر مرکب مثبت در زندگی مان باید از آنچه بر ما تاثیر می گذارند نیز آگاه باشیم. ورودی های ذهن ما – ارتباط ها – محیط سه عامل اساسی هستند که بر رفتار و عادات و رویه و ریتم زندگی مان اثر می گذارند.
ورودی های ذهنی آن چیزی است که مغز ما تغذیه می کند، اخبار و اطلاعات و دیتا و آن چه می شنویم و می خوانیم و حس می کنیم. ذهن ما عمدتا مثل یک لیوان خالی است و این ما هستیم که تصمیم می گیریم چه آب یا معجونی را داخل آن بریزیم. گرچه خیلی از ورودی ها در اختیار ما نیست و ما بعضا در معرض هستیم! اما می توانیم تا جایی که می شود که کنترل ورودی ذهن و مغز مان را در دست بگیریم و به جای اخبار بیهوده و دیدن فیلم های زرد و شنیدن غیبت و ناله و افسردگی و یاس و… روزانه آن چیزی را به ذهن و مغزمان وارد کنیم که بیشتر مفید فایده برای مان باشد.
موضوع دوم ارتباطات است. افرادی که با آنها ارتباط داریم، گروه مرجع ما هستند و همین گروه مرجع است که ۹۵ درصد موفقیت یا شکست ما را تعیین می کند. ما به میانگین ۵ آدمی تبدیل می شویم که بیشتر وقت مان را با آنها می گذرانیم. پس باید به دقت این گروه دوستان و گروه مرجع و ارتباطاتمان را بررسی کنیم با بعضی قطع رابطه کنیم، با بعضی رابطه مان را محدود کنیم و با بعضی توسعه روابط داشته باشیم.
و موضوع سوم محیط است، تغییر محیط، چشم انداز را تغییر می دهد. محیط فیزیکی، محیط خانه، محیط کار و محیط اطراف ما باید بگونه ای باشد که مثبت و سازنده باشد و برای حمایت و پشتیبانی از اهداف ما آماده باشد.
۱۰ – اثر دیگران
از بهترین راه های دستیابی به اهداف این است که انرژی مان را در بخشش به دیگران متمرکز کنیم. اگر می خواهیم اعتماد به نفس خودمان بیشتر شود، سعی کنیم اعتماد به نفس اطرافیان مان را بالا ببریم. اگر حس امیدواری و مثبت اندیشی می خواهیم باید در شخص دیگری این ها را القا کنیم و اگر موفقیت برای خودمان می خواهیم برای دیگران هم بخواهیم.
این اثر دیگران است بر زندگی ما! از موجی کمک به دیگران و بخشیدن سخاوتمندانه وقت و انرژی مان به آنها این است که خودمان بزرگ ترین ذینفع این نوع دوستی خواهیم بود. و وقتی هم آموختیم یکی از تاثیرگذارترین بخشها بر زندگی هر کس اطرافیانش می باشد، لذا با بهبود وضع اطرافیان در واقع زندگی خودمان را به سمت خوبی تغییر داده ایم.
و اثر دیگران یعنی این که اگر دوستم کتاب ((اثر مرکب)) را خوانده است و از آن متاثر شده، آن را به من هدیه کند، من به دیگری هدیه کنم یا با نوشتن مطلبی درباره کتاب، دیگران را تشویق به خواندن آن کنم تا هم خودم لذت ببرم، هم جامعه و اطرافیانم هم موجی از لذت و تغییر مثبت را احساس کنند و همه با هم با اثر مرکب و ایجاد عادات خوب و ترک عادات بد و ایجاد تکانش همراه با ریتم مناسب و ثبات قدم، تک تک زندگی های بهتری تجربه کنیم و بالتبع جامعه ای بهتر را تجربه کنیم.
امدوارم مطالب کمکتون کرده باشه
پاسخ:
در دین اسلام و به تبع آن معجزه جاوید پیامبر ختمی مرتبت که درود خداوند بر او و خاندان پاکش باد، اصالت هر آنچه مهم خوانده شده است، بر مبنای پژوهش استوار شده است. هنگامه تولد دین مبین اسلام در غار حرا آنچه خداوند به رسولش امر فرمود، خواندن بود. جبرئیل، فرشته وحی از طرف خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و پس از بسم الله که شروع هر چیزی است فرمود اقرء. یعنی بخوان و خوانش مبنا و اساس هر پژوهشی است.
اساساً در قرآن کریم حتی پذیرش دین بدون تحقیق و پژوهش مورد قبول خداوند نیست. در قرآن کسانی را که دینی را پذیرفته اند صرفا به علت اینکه دین پدران و اجداد ایشان بوده است به شدت مورد سرزنش قرار می دهد
اساساً در قرآن کریم حتی پذیرش دین بدون تحقیق و پژوهش مورد قبول خداوند نیست. در قرآن کسانی را که دینی را پذیرفته اند صرفا به علت اینکه دین پدران و اجداد ایشان بوده است به شدت مورد سرزنش قرار می دهد و آنان را کورانی می داند که از دیدن واقعیت عاجز هستند و دعوت آنان به سوی حق و حقیقت را همچون بانگ بر چهارپایان می داند. (سوره مبارکه بقره آیات شریفه ۱۷۰ و ۱۷۱.)
از طرفی قرآن میان آنکه بهره ای از علم و دانش دارد و آنکه از دانش و علم بی بهره است تفاوت قائل است (سوره مبارکه زمر آیه شریفه ۹.) البته در همین آیه نشانه علم را دو چیز می داند؛ یکی عبودیت است و دومی پند پذیری؛ به عبارتی علم و عبودیت خداوند می بایست با هم باشند و گرنه این علم از منظر اسلام چندان دارای ارزش نیست و البته پندپذیری که خود از صفات انسان متواضع است نیز می بایست در فرد دارای علم هویدا باشد. (تفسیر نور؛ ذیل آیه ۹ سوره مبارکه زمر.)
دلیل دیگری که در قرآن کریم آن را دلیل بر ضرورت پژوهش معرفی می نماید، نیاز به پرهیز از ظن و گمان است. در آیه شریفه ۳۶ سوره مبارکه اسرا آمده است :و لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا» یعنی از چیزی که به آن علم نداری [بلکه برگرفته از شنیده ها، ساده نگری ها، خیالات و اوهام است] پیروی مکن؛ زیرا گوش و چشم و دل [ که ابزار شناخت علم واقعی اند] مورد بازخواست اند.( ترجمه بر اساس ترجمان شیخ حسین انصاریان)
قرآن میان آنکه بهره ای از علم و دانش دارد و آنکه از دانش و علم بی بهره است تفاوت قائل است
سلام
درس سواد رسانه چند سالی است که درون مدارس پایه ی دهم تدریس می شود این درس از دیدگاه من عملی_حفظی است که معلم ما با توجه به تکالیف ونحوه درس دادن به هردوی انها توجه میکند جالبی کار معلم ما القا دانش آموزان به مفهوم آنکه در این عصر جدید ارتباطات ما نیز باید دارای سواد کافی باشیم ودر زمینه های مختلف پیرامون موضوع سواد رسانه مانند سواد فناورانه با ما بحث و گفت وگو می کند که این واقعا خوب است .این دیدگاه ایشان که باید به سواد رسانه نیز همانند دروس توجه کرد به نظر من واقعا درست است زیرا ما در آینده با دنیای وسیع تری از رسانه روبه رو خواهیم شد واگر همین توانایی استفاده از رسانه های ساده را نداشته باشیم به تنگنای می افتیم یکی از تکالیف های جالب ایشان بازید از نمایشگاه خلاقیت ها بود .
سلام.
با توجه به گسترش جوامع و افزایش هزینه های درمان، وم آموزش دائمی شهروندان در جهت پیشگیری از بیماری ها و ایجاد فرهنگ خودمراقبتی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.در این راستا بهترین واکنش ممکن استفاده از بستر ایجاد شده و گسترش مفاهیم حوزه سلامت به حوزه تکنولوژی می باشد.
در این میان، با توجه به کمبود فضای فیزیکی و هزینه های بالای ایجاد بستر های فیزیکی برای آموزش و اطلاع رسانی درحوزه سلامت، نقش تکنولوژی و رسانه های دیجیتال، به دلیل فراهم آوردن امکان آموزش از راه دور و گسترش دانش خود مراقبتی و پیشگیری به روشی نوین ، موثر و کم هزینه، پررنگتر می شود.
آمارها نشان داده که بسیاری از افراد وقتی درباره یک بیماری میشنوند یا به آن دچار میشوند، برای کسب اطلاعات بیشتر به اینترنت مراجعه می کنند، به طوری که از هر ۳ نفر ۱ نفر از آنها به منظور شناخت مشکل سلامتی خود از اینترنت استفاده میکند. همچنین ۷۲ % از کاربران اینترنت ادعا کردهاند که درسال ۹۴ به منظور کسب اطلاعات درمانی و خدمات پزشکان در اینترنت جستجو کردهاند. در میان منابع آنلاین موجود، ۷۷ % از بیماران از موتورهای جستجو، ۷۶% از بیماران از وب سایتهای بیمارستانها، ۵۲% از بیماران از وبسایتهای اطلاعات درمانی و سلامتی به منظور جستجو و تحقیق استفاده کرده اند.
این درحالی است که ۳۴% از خانواده، دوستان و همکاران تحقیق کرده اند و ۴۹% به پزشکان مراجعه و تنها ۳۲% از تلویزیون، ۲۰ % از مجلات و ۱۸ % از رومه ها به منظور جستجو استفاده کرده اند.
سلام.
سيستم هاي هوشمند داراي ساختار، اجزا و قابليت هايي هستند كه در مجموع قابليت تصميم گيري را ارتقا مي دهند. به همين دليل، از آنها در موارد بسياري در پزشكي استفاده شده است. يكي از مزاياي اين سيستم ها، در نظر گرفتن راه حل هاي متنوع تر است هوش مصنوعي به پزشك كمك مي كند تا متغيرهاي بيشتر و متنوع تري را در زمان تشخيص بيماري يا انتخاب درمان در نظر بگيرد. به عبارتي، با توجه به محدوديت يادآوري ذهن، پزشك ممكن است تمام متغيرهاي لازم براي تصميم گيري براي نمونه علايم يا نتايج آزمايش ها را در آن واحد در نظر نگيرد يا آن ها را فراموش كند يا در پي كسب اطلاعات در خصوص آن نباشد. اما از آنجا كه روابط بين اين متغيرها در زمان طراحي سيستم در آن لحاظ مي گردد، بنابراين احتمال ناديده گرفتن برخي از اين عوامل يا در نظر گرفتن تأثير آ نها كمتر/ بيشتر از حد معقول، كاهش مي يابد. بنابراين با توجه به كيفيت تعريف اين روابط، مي توان انتظار داشت تا تصميمات پزشكان دقيق تر شود.
وجود متغيرهاي زياد و ناشناخته به معني پيچيدگي بيشتر تصميم گيري است. به كمك اين سيستم ها، مي توان متغيرهاي بيشتري را در تصميم گيري دخالت داد. بدين ترتيب با استفاده از اين سيستم ها، مي توان دقت بيشتر در تصميم گيري هاي پيچيده تر را انتظار داشت.
براي نمونه، پيش بيني خوش خيم يا بدخيم بودن ضايعه بدون انجام بيوپسي،يا سرطان باعث مي شود تا پزشكان بتوانند سريع تر به درمان يا پيشگيري اقدام كنند.{بافت برداری یا بیوپسی که به آن تکه برداری و نموته برداری نیز میگویند، یک آزمایش پزشکی است که معمولاً توسط یک جراح یا متخصص رادیولوژی انجام میشود و شامل برداشتن نمونهای از سلولها یا بافتها برای بررسی وجود یک بیماری یا تعیین وسعت آن است.}
نتیجه گیری: امروزه پزشکی دارد به سمت و سوی جدیدی میرود و پزشک شدن دیگر شامل داشتن یک گوشی و مطب نمیشود.
درباره این سایت